وقتی حسین شریعتمداری لیبرال بود
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۷۳۰۳۹
آفتابنیوز :
سید عبدالجواد موسوی نوشت: چند وقتی است جماعتی که از سوراخ شدن لایه اوزون تا دلار بالای پنجاه هزار تومان را به گردن خاتمی و میرحسین و هاشمی و روحانی میاندازند شروع کرده اند که: آی چه نشسته اید که همه تندرَویهای این مملکت زیر سر این جماعت بوده و اگر جایی تحجر و خشک مغزی و طالبان بازی دیدید، بدانید که سنگ بنایش را این جماعت گذاشته اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مثال هم میزنند که فیلم برزخیها را همینها پایین کشیدند و محسن مخملباف که سردسته تندروها بود رفیق همینها بود و اصلا همینها بودند که هنرمندان پیش از انقلاب را بیکار کردند و دعوای آستین کوتاه و روسری را در این مملکت راه انداختند. پُر بیراه هم نمیگویند. منتهی مثل همیشه قسمتی از واقعیت را میگویند نه همه آن را. درست مثل شبکه من و تو. مثل برنامه تونل زمان که فقط دو تا خیابان را از زمان پهلوی دوم نشان میدهد تا آنهایی که نه تاریخ خوانده اند و نه اهل تاملند با خودشان بگویند:ای وای سی و پنج شش میلیون ایرانی در بهشت برین زندگی میکردند و با انقلاب به خاکستر نشستند. البته که اوضاع فاجعه بار اقتصادی مردم ایران در حال حاضر در باور آن حرفهای عوامانه بی تاثیر نیست، اما اهل انصاف میدانند که در پس آن چه تونل زمان به ما نشان میدهد و دروغ هم نیست چه حقایقی نهفته بود.
یست که نداند نه تنها آقای خاتمی و هاشمی که خیلی از آدمهایی که بعدها از آزادی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی سخن گفتند در ابتدای انقلاب جزو نیروهای تندرو محسوب میشدند. بر منکرش لعنت، اما همه تندرویهای مملکت را به پای آنان نوشتن بی انصافی است. حقیقت این است آنها هم مثل خیلیهای دیگر درک و فهمی ابتدایی از اخلاق و سیاست و فرهنگ و حکومت دینی و بسیاری دیگر از مفاهیم داشتند. بعضی هایشان خیلی جوان بودند. بعضی هایشان تجربه هایشان کم بود و هنوز چیزی از دنیا ندیده بودند.
بعضی هایشان تا چشم باز کرده بودند افتاده بودند وسط مبارزه و هیجانات انقلابی و اصلا فرصت تامل و درنگ پیدا نکرده بودند. بعضی هایشان هنوز چهار تا کتاب درست و حسابی نخوانده بودند و با شنیدن چهار سخنرانی انقلابی و مهیج از دکتر شریعتی فکر میکردند علامه دهرند. بعضی هایشان افتاده بودند وسط جو بازگشت به خویشتن و فکر میکردند باید جدی جدی از حیث تاریخی برگردند به ۱۴۰۰ سال پیش و فهمی از دنیای متجدد و فقه پویا و این حرفها نداشتند. بعضی هایشان هم میخواستند همرنگ جماعت شوند تا رسوای خاص و عام نگردند. خلاصه آن که هر کس به طریقی افتاده بود توی میدان مسابقه تندروی و آنها که خردک عقلی داشتند و میدانستند تحجر ریشه دین و دنیای مردم را میسوزاند سخت غریب افتاده بودند.
علاوه بر همه این ها، بعضی از آدمهایی که این روزها متهم میشوند به مقابله با سینمای قبل از انقلاب و هنرپیشههای مرسوم به فیلمفارسی، میخواستند سینما را برای بزرگان و زعمای آن زمان جا بیندازند. آنها کار دشواری را در پیش رو داشتند. سینما در نظر برخی از اهل شریعت که در آن روزگار خیلی زورشان بیشتر از حالا بود از اساس عین نجاست بود. فکر کنید حالا عدهای بخواهند چنین پدیدهای را تطهیر کنند و برایش جشنواره راه بیندازند و از آتش سوزی سینماها در اوایل انقلاب که امری رایج بود سینما را به امری حلال و مشروع بدل کنند. چه باید میکردند؟ قطعا آنها هم اشتباهات هولناکی مرتکب شدند، اما باید وضعیت آنها را هم در نظر گرفت و مثل روزنامه کیهان و برنامه تونل زمان فقط بخشی از واقعیت را به مردم نشان نداد. تازه اگر بخشی از آن تندرویها را اقتضای انقلاب و کم سوادی جامعه ایرانی و فقدان تجربه حکومت داری بدانیم با تندرویهای امروز چه کنیم؟
اگر نیروهای انقلاب در آن روزگار با هنرپیشههای قبل از انقلاب نامنصفانه رفتار کردند با تندروهایی که حرمت هیچ کس را رعایت نمیکنند و جز خودشان و اطرافیانشان همه را کافر حربی میدانند چه باید کرد؟ چند روز پیش دوست عزیزم حسین قره به ادعاهای عجیب روزنامه کیهان و رفتار آنها با هنرمندان در همین چند ساله به تفصیل پرداخته بود. تکرار مکررات نمیکنم، اما فقط یک نکته که فکر میکنم تامل در آن خالی از لطف نباشد و آن هم این که اصلا همه ادعاهای این دوستان خودارزشی پندار کاملا درست و دقیق و منصفانه و عالمانه، فقط بی زحمت برای یک بار هم که شده به ما پاسخ بدهند در آن هنگام که خاتمی و میرحسین و هاشمی و روحانی و مخملباف تندرو بودند خودشان مشغول چه کاری بودند؟
مثلا حسین شریعتمداری در آن روزگاران مشغول ترجمه اعلامیه حقوق بشر بود؟ یا این که داشت رساله دکترایش را درباره جامعه مدنی به رشته تحریر در میآورد؟ یا آن فیلمساز عزیزی که از همین قماش حرفها میزند در آن روزگار به دنبال بازگشت فروزان و ایرن و بهروز وثوقی و محمدعلی فردین به سینمای ایران بود؟ یا وقتی عدهای از تندروها مشغول مبارزه با بی حجابی بودند این عزیزان در دفاع از حجاب اختیاری در خیابانها شعار میدادند؟ حضرت بیدل میفرماید: کس عیب کس نبیند تا بی حیا نباشد. خوب است آدمیزاد وقتی دارد عیب و ایراد دیگران را توی بوق و کرنا میکند چند ثانیهای هم به قیافه خودش در آیینه نگاهی بیندازد. فقط چند ثانیه.
منبع: خبرآنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: حسین شریعتمداری لیبرال بعضی هایشان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۷۳۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعیین تکلیف شریعتمداری برای لایحه حجاب | کنارش بگذارید، «طرح نور» پلیس کافی است
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: لایحه حجاب و عفاف همچنان محل بحث و نقد محافل سیاسی-رسانهای است.
مروری بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد!
علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند.
اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند.
کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟!
چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
اقدام اخیر نیروی انتظامی در قالب «طرح نور» نه فقط تاکنون طرح موفقی بوده است بلکه با جرأت میتوان گفت که تنها طرح و اقدام موفق و کارساز طی یکسال اخیر است. در این خصوص گفتنی است که اولاً؛ این طرح، کمترین ربطی به لایحه عفاف و حجاب ندارد بلکه اجرای قوانین موجود است که طی یک سال گذشته در حرکتی مشکوک، متوقف مانده بود. در صورتی که لایحه عفاف و حجاب بهگونهای که در مجلس تهیه شده است به تصویب شورای نگهبان برسد، از ادامه اجرای طرح نور نیز جلوگیری خواهد شد و امید تازهای که با اجرای این طرح در افق پیشروی ملت پدید آمده است هم بر باد خواهد رفت!
در ماده ۴۹ لایحه عفاف و حجاب آمده است «هر زنی در انظار عمومی، معابر یا اماکن عمومی که نوعاً در منظر نامحرم است، اعم از فضای حقیقی یا مجازی کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال و امثال آنها بر سر نداشته باشد، در مرحله اول از طریق سامانههای هوشمند فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) با تطبیق با سایر بانکهای اطلاعاتی اطمینانآور احراز هویت قطعی مرتکب، معادل یک دوم حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه ولیکن اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود و با استفاده از سامانههای هوشمند یا پیامک یا پست، به وی اعلام میشود.
در صورت تکرار در مدت تعلیق جریمه (مرتبه دوم) علاوهبر اخذ جریمه مرتبه اول، معادل حداکثر جزای نقدی درجه هشت جریمه و از طرق مذکور به وی اعلام میشود، در مرتبه سوم توسط مرجع قضائی به جزای نقدی درجه شش و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج محکوم میشود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده ۳۷ این قانون، غیر از حبس محکوم میگردد»!
یک بار دیگر متن این ماده را بخوانید! پلیس از برخورد قانونی با کشف حجاب که «جرممشهود» است و باید بلافاصله از آن جلوگیری کند، منع شده است! و به جای آن باید پس از مشاهده کشف حجاب از کشفحجابکننده عکس بگیرد و خانم کشفحجابکننده را از طریق سامانهها شناسائی کند و سپس به او پیامک بزند و در نهایت خانم کشف حجابکننده به جریمه نقدی محکوم خواهد شد و مطابق این ماده «اخذ جریمه مذکور به مدت ۳ سال معلق میشود»! و... یعنی پول بده و کشف حجاب کن! و تازه این جریمه هم ۳ سال به حالت تعلیق خواهد بود!
آیا قرار است اینگونه با پدیده خانمانبرانداز کشف حجاب مقابله شود؟! اگر لایحه یاد شده با همین فحوا تصویب شود، اولاً؛ دست دشمنان و عوامل مزدور آنها را برای گسترش کشف حجاب باز میگذارد. ثانیاً؛ زنان و دختران فریبخورده و بیخبر از پشت صحنه این پدیده پلشت را در طرح فریب دشمنان به حال خود رها میکند و در نهایت زمینه را (به قول حضرت آقا) برای گامهای خسارتبار بعدی فراهم میآورد.
از شورای محترم نگهبان انتظار میرود که تمامی مفاد لایحه عفاف و حجاب را با دقتنظر بررسی کند و همانگونه که روش پسندیده این شورا بوده و هست اجازه ندهد کمترین تخلفی از مبانی شرعی، اصول قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام در طرح یاد شده جای داشته باشد... اگرچه با توجه به شرحی که درباره تهیه این لایحه ارائه شد، بهتر آن است که طرح یاد شده از اساس کنار گذارده شود.